تولد دیانا
صبح 1392/09/19 سه شنبه بود که مامانی با دل درد از خواب بیدار شد البته از دیشبش درد داشت چون قرار بود همین روز ساعت 5 پیش دکتر بره تا تاریخ زایمانو مشخص کنه که حدوداٌ آخرای آذر قرار بود باشه ،مامانی پیش خودش گفت مهم نیست بعدازظهر به دکی میگم که درد دارم . اما با اصرار خاله جون و بابا وحید به بیمارستان آبان زنگ زدم و خانم دکتر گفت زود بیا بیمارستان. حس ششم مامانی گفت که یه خبرایی هست زود حموم رفت و حاضر شد و دوربین عکاسی رو هم انداخت رو دوشش و آژانس گرفت و تنهایی راه افتاد که سرکوچه دهقانی با بابا وحید قرار گذاشته بود که با هم بریم بیمارستان&n...
نویسنده :
مامانی
23:31